مفهوم، شرایط و ارکان تعهد
مفهوم، شرایط و ارکان تعهد
تعدات صفحات: 150 گفتار اول: مفهوم و اوصاف تعهدالف ـ تعهد در لغت و اصطلاحتعهد مصدر باب تفعّل از ریشه «عهد» در لغت به معنای تازه کردن پیمان، شرط یا عهدی را پذیرفتن و التزام است.[1] هم چنین به معنای الزام و التزامی است که انسان در مراودات خویش بدان گردن مینهد.[2] در اصطلاح تعهد رابطهای حقوقی است که به موجب آن شخص در برابر دیگری مکلف به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن کاری میشود، خواه سبب ایجاد آن رابطه، عقد باشد یا ایقاع یا الزام قهری. شخصی که در برابر دیگری ملتزم و مجبور شده است، مدیون یا بدهکار و آن که حق مطالبه و اجبار مدیون را پیدا کرده است، دائن یا طلبکار مینامند. بدین ترتیب رابطهای که یاد شد دو چهره متفاوت دارد: 1 ـ از سوی مثبت، که شخصی بر دیگری حق پیدا میکند؛ که آن را حق دینی یا طلب نیز میگویند. و در نظریههای نو در زمره اموال میآورند. 2 ـ از سوی منفی، که شخصی را ملتزم میسازد، دین یا تعهد مینامند. بنا بر این تعهد گاه به رابطهی حقوقی طلبکار و بدهکار و به مفهوم جامع طلب و بدهی گفته میشود (بند یک ماده 292 ق.م) و گاه دیگر مقصود از آن به ویژه در موردی که موضوع آن دادن مبلغی پول است، دین و التزام است(ماده 290 ق.م). برای مثال ، وقتی که در سندی می خوانیم که حسن متعهد است صد هزار ریال به حسین بپردازد یا خانه او را تعمیر کند ، مقصود این است که حسن درباره پرداختن پول یا تعمیر خانه مدیون است.[3] این نکته را نیز باید یادآور شد که تعهد هم چهره مادی دارد و هم چهره شخصی : از یک سو ، طلب و دین زمانی تحقق می یابد که شخصی به عنوان طلبکار بتواند بر دیگری حق پیدا کند و رابطه حقوقی، بین آن دو ایجاد شود؛ از سوی دیگر طلب، دارای ارزش مالی است و جزء دارائی محسوب می گردد و به دیگران نیز قابل انتقال می باشد. گاه نیز چنان در قالب اشیاء مندرج است که در حکم عین خارجی میشود. چنان که سند در وجه حامل یا سهام بی نام و اسناد اعتباری در بورس، هم چون کالا خرید و فروش میگردد.[4] البته در نگاهی وسیع تر تعهد شامل تکالیف غیر مالی و خانوادگی نیز میگردد. گر چه این موارد در معنی عام کلمه «تعهد» است ولی تابع قواعد مادی و فنی تعهدات قرار نمیگیرد. |